زنان معتاد متجاهر شهر تهران که آمارشان براساس برآوردهای پلیس و دادستانی حدود هزار نفر تخمین زده می شود، روزگار خوشی ندارند. اغلب آنها در پاتوق هایی خطرناک و آلوده به همراه مردان معتاد زندگی می کنند و بسیاری از آنها به صورت ناخواسته باردار می شوند.
همچنین زنان بی خانمان یا بدسرپرست زیادی نیز در شهر تهران وجود دارند که به دلیل فقر و دشواری های معیشتی و حتی بعضا تحت فشار خانواده های آسیب دیده خود، ناچارند که دست به تن فروشی بزنند و با توجه به این که بسیاری از آنها از آموزش های جنسی لازم برخوردار نیستند یا به ابزارهای جلوگیری تمایلی از بارداری دسترسی ندارند، آنها هم به صورت ناخواسته صاحب فرزند می شوند.
حال اگر قرار باشد این فرزندان در همان پاتوق های معتادان یا محیط های آسیب دیده جنوب و حاشیه شهر تهران بزرگ شوند، قطعا روزگار آنها نیز ناخوش خواهد بود. مادران این فرزندان ناخواسته که خودشان تجربه زیست در چنین محیط هایی را دارند، این مساله را بهتر از هر کسی می دانند و بنابراین ترجیح می دهند که هم برای کسب درآمد و هم برای این که فرزندانشان عاقبت بهتری از خودشان داشته باشند، نوزادان خود را از همان بدو تولد به باندهای مافیایی فروش نوزاد بدهند؛ باندهایی که با گسترش شبکه های اجتماعی در کشور، این روزها حسابی در فضای مجازی فعال شده اند.
ضعف قانون سقط جنین عامل تولد فرزندان ناخواسته
در این میان اما بدون شک یکی از مهمترین عواملی که منجر به تولد این فرزندان ناخواسته و فروش آنها در فضای مجازی می شود، برخوردار نبودن بسیاری از زنان معتاد و بی خانمان از آموزش های جنسی، دسترسی نداشتن آنها به روش های جلوگیری از بارداری و عدم توانایی آنها برای سقط جنین های ناخواسته است.
در چنین شرایطی بسیاری از کارشناسان حوزه آسیب های اجتماعی تاکید دارند که اگر نهادهای حمایتی برای عدم تولد چنین فرزندانی به درستی برنامه ریزی می کردند، این فرزندان اصلا به دنیا نمی آمدند و باندهای مافیایی فروش نوزاد نیز دیگر فعال نمی شدند.
این نکته ای است که سپیده علیزاده، مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت به آن اشاره کرد و اظهار داشت: ما در کشوری زندگی می کنیم که قانون سقط ایمن در آن به خوبی اجرا نمی شود، زیرا تا وقتی یک زن معتاد باردار بتواند به مراجع ثابت کند که دچار عسر و حرج است و نمی تواند از فرزندش نگهداری کند، جنین او از سن مشخصی بزرگتر می شود و دادگاه دیگر اجازه سقط جنین به این مادر را نمی دهد.
این فعال حوزه اعتیاد در ادامه تاکید کرد: اساسا زنان معتاد و بی خانمانی که به صورت ناخواسته باردار می شوند، زنان توانمندی نیستند که بتوانند با سرعت حکم سقط جنین بگیرند و خیلی از آنها تا وقتی حکم سقط جنین بگیرند، جنین آنها از ۱۸ هفته بزرگتر می شود و دیگر امکان سقط قانونی آن وجود ندارد.
زنان کارتن خواب به ابزارهای جلوگیری از بارداری دسترسی ندارند
در این میان اما راهکاری که شاید در جلوگیری از تولد فرزندان ناخواسته زنان معتاد و کارتن خواب حتی از تسریع فرآیند دریافت مجوز قانونی سقط جنین نیز موثرتر باشد، آموزش روش های جلوگیری از بارداری به این زنان است که البته همزمان باید ابزارهای لازم در این زمینه نیز در اختیار آنها قرار داده شود؛ موضوعی که نهادهای حمایتی کشور به هیچ وجه به آن توجه نمی کنند و همین مساله به تداوم چرخه معیوب فروش نوزاد در ایران دامن زده است.
علیزاده در توضیح این مساله گفت: زنان کارتن خوابی زیادی هستند که با وجود این که تمایل دارند بچه دار نشوند، اما چون از آموزش های لازم برخوردار نبوده اند، چند فرزند به دنیا آورده اند که هر کدامشان در یک شیرخوارگاه یا خانه یکی از اقوام و آشنایانشان هستند. علت اصلی به دنیا آمدن این فرزندان نیز آن است که عمدتا امکان آن وجود ندارد که زنان کارتن خواب بتوانند از دستگاه IUD یا دیگر ابزارهای جلوگیری از بارداری استفاده کنند.
این فعال حوزه اعتیاد با بیان این که بخشی از زنان کارتن خواب از روی ناچاری به تن فروشی روی آورده اند، تاکید کرد: نهادهای حمایتی قطعا باید ابزارهای جلوگیری از بارداری را به صورت رایگان در اختیار این زنان بگذارند تا آنها هم ناخواسته صاحب فرزند نشوند، زیرا فرزندان این زنان یا توسط باندهای مافیایی فروخته می شوند یا ناچارند که دوران خردسالی و کودکی خود را در محیط های بسیار پرآسیب سپری کنند.
جلوگیری تمایلی از بارداری در میان زنان کارتن خواب رایج نیست
اما با این وجود، متاسفانه نه تنها در کشورمان هیچ حمایتی از این گونه زنان بی خانمان برای جلوگیری از بارداری نمی شود، بلکه حتی اغلب کارشناسان مراکز بهداشتی کشور هم خودشان برای ارائه آموزش های لازم به این زنان، آموزش ندیده اند و به شیوه هایی تحقیرآمیز و همراه با قضاوت با این زنان برخورد می کنند.
علیزاده ضمن اشاره به این موضوع عنوان کرد: زمانی یک زن کارتن خواب تن فروش را برای دریافت IUD به یک مرکز بهداشتی فرستادم و متاسفانه چون کارشناسان این مرکز آموزش های لازم را ندیده بودند، به شیوه ای تحقیرآمیز با این زن برخورد کردند. بعد هم با برگزاری جلسات آموزشی برای این زن، به او تاکید کردند که بهتر است به جای استفاده از دستگاه دائمی جلوگیری از بارداری، از روش های موقت استفاده کند تا اگر خواست بتواند در آینده مجددا بچه دار شود.
مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت ادامه داد: کارشناسان آن مرکز نمی دانستند که همین حالا هم آن زن چهار فرزند دارد که هر کدامشان را به یک خانه یا یک شیرخوارگاه سپرده است و اساسا نیازی به داشتن فرزندان بیشتر ندارد. مثال هایی از این دست هم نشان می دهد که اساسا روش های تمایلی جلوگیری از بارداری در میان زنان کارتن خواب رایج نیست و همچنان امکان تولد فرزندان ناخواسته بسیاری از این زنان وجود دارد.
مهاجران و حاشیه نشین ها هم فرزندان خود را می فروشند
با توجه به صحبت های این فعال حوزه اعتیاد، می توان گفت که اکنون در کشورمان زنان معتاد، کارتن خواب و بدسرپرست که برخی از آنها به ناچار تن فروشی می کنند و برخی هم در حین زندگی در پاتوق های آلوده و در کنار مردان معتاد باردار می شوند، با شرایط دشواری برای سقط قانونی جنین یا جلوگیری تمایلی از بارداری مواجهند و همین مساله منجر به تولد فرزندان ناخواسته بسیاری می شود.
در چنین شرایطی هم وقتی این زنان نمی توانند فرزندان ناخواسته خود را نگه دارند، طبیعتا هم برای کسب درآمد و هم برای تامین آینده فرزندان خود، یا آنها را به باندهای مافیایی فروش نوزاد واگذار می کنند یا به خانواده هایی می فروشند که از وضعیت مالی نسبتا مناسبی برخوردارند و می توانند نوزادان آنها را در شرایط مناسب تری تربیت کنند.
علیزاده البته در میان صحبت های خود به این نکته هم اشاره کرد که صرفا زنان معتاد و بی خانمان دست به فروش فرزندان خود نمی زنند و برخی خانواده های مهاجر و حاشیه نشین که با مشکلات معیشتی بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کنند نیز بعضا ناچار می شوند که فرزندان خود را به فروش برسانند.
او در این باره خاطره ای را تعریف کرد و گفت: خانواده ای افغانستانی را می شناسم که وقتی با مشکل در تهیه هزینه رهن منزل مواجه شدند، ناچار شدند فرزند چهارمشان را به خانواده ای ایرانی بفروشند و آن خانواده ایرانی هم به جای این که همان پول را به صورت کمک بلاعوض به آن خانواده افغانستانی بدهند، فرزند آنها را خریدند و به یک خانواده پولدارتر ایرانی فروختند.
تداوم چرخه آسیب های اجتماعی با تولد فرزندان ناخواسته زنان معتاد
نکته مهم دیگر این است که زنان معتاد و کارتن خواب یا سایر زنانی که از روی فقر و ناچاری اقدام به فروش فرزندان خود می کنند، لزوما بچه هایشان را به خانواده ها نمی فروشند و در بیشتر موارد، این باندهای مافیایی هستند که این بچه ها را از زنان معتاد می خرند.
بسیاری از این بچه ها نیز سرنوشتی جز فروخته شدن به باندهای تکدی گری، سرقت و بهره کشی از کودکان کار ندارند و همه این موارد باعث می شود که جلوگیری نشدن از تولد ناخواسته فرزندان زنان معتاد و بی خانمان و عدم حمایت نهادهای مربوطه از این زنان عملا منجر به تداوم چرخه معیوب آسیب های اجتماعی و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر شود.
علیزاده در این زمینه هم با ذکر یک خاطره صحبت های خود را بیان کرد: زنی را می شناسم که وقتی نهادهای متولی و خیران باید به او کمک می کردند، هیچ کس به داد او نرسید و این زن هم بعد از ۳۰ سال کارتن خوابی کشیدن، صاحب ۷ فرزند شد که هرکدام از آنها هم فرزندانی را به دنیا آوردند و اکنون تعداد اعضای خانواده او، ۳۰ نفر هستند که همگی افرادی به شدت آسیب دیده اند. این درحالی است که اگر از همان ابتدا از این زن حمایت می شد یا جلوی بارداری او را می گرفتند، اکنون شاهد اضافه شدن ۳۰ فرد آسیب دیده به جامعه نبودیم.
این فعال حوزه اعتیاد در پایان تصریح کرد: مثال هایی مانند این زن نشان می دهد که اگر ما از همان ابتدا از بروز آسیب های اجتماعی از جمله تولد ناخواسته نوزدان زنان معتاد و کارتن خواب جلوگیری نکنیم، این آسیب ها روز به روز تشدید خواهند شد و نسل به نسل ادامه پیدا می کنند. اما متاسفانه نهادهای حمایتی کشور ما هیچ توجهی به این مساله ندارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر